2024 | ماه سرکش - بخش دوم: زخمدهنده | Rebel Moon - Part Two: The Scargiver
ماه سرکش - بخش دوم: زخمدهنده
:: Rebel Moon - Part Two: The Scargiver ::
خب ببین رفیق، رسیدیم به قسمت دوم ریبل مون، همون "زخمزننده" خودمون. راستش رو بخوای، بعد از قسمت اول که یه کم... خب، بذار مودب باشم، یه کم "متوسط" بود، خیلیها منتظر بودن ببینن قسمت دوم چطوری از آب در میاد.
بذار اول یه خلاصه داستان بگم که چی به چیه. داستان از جایی شروع میشه که کورا و دار و دستهش، همون رفقای جنگجو که تو قسمت قبل دور هم جمع کرد، برمیگردن به دهکدهی ولدت. فکر میکنن دیگه از دست اون نجیبزادهی خبیثه، آتیش نوبل، راحت شدن، ولی مگه این فیلمها انقدر راحت تموم میشن؟ نخیر! معلوم میشه امپراتوری دوباره داره برمیگرده که غلهی دهکده رو ببره.
اینجا دیگه وقتشه دهاتیها خودشون دست به کار شن. کورا و دوستاش تصمیم میگیرن به کشاورزا آموزش بدن که چطوری بجنگن. آره درست شنیدی، کشاورزای بیچاره باید سپر و شمشیر دست بگیرن! تو این بین، کورا یه رازی رو برای گونار، عشق جدیدش، فاش میکنه. میگه که مجبورش کردن تو ترور خاندان سلطنتی دست داشته باشه، حتی تیر خلاص رو هم خودش زده به پرنسس بدبخت. بعدشم از ترس فرار کرده و سر از ولدت درآورده.
خلاصه، کلی تمرین جنگ و آمادهسازی میشه. سنگر میکنن، تونل میزنن، مواد منفجره کار میذارن، حتی سفینه فضایی کورا رو هم آماده میکنن برای نبرد. وقتی نوبل با ناو جنگی غولپیکرش از راه میرسه، اوضاع خیلی وخیم میشه. نیروهای امپراتوری حمله میکنن و دهکده رو زیر و رو میکنن. نبرد سختی درمیگیره، کلی آدم کشته میشه، از جمله نمسیس، اون سایبورگ شمشیرزن باحال.
ولی خب، قهرمانای ما هم بیکار نمیشینن. کورا و گونار با لباسهای دزدی امپراتوری، یواشکی میرن تو ناو جنگی نوبل و بمب کار میذارن. یهو جیمی، همون ربات شوالیه که آنتونی هاپکینز صداش رو درآورده، از راه میرسه و کمک میکنه. بمبها منفجر میشن، ناو جنگی میاد پایین، گونار زخمی میشه و تو بغل کورا جون میده. کورا هم بالاخره نوبل رو میکشه. آخرش هم نیروهای شورشی دوا بلاد اکس با سفینههاشون از راه میرسن و بقیه نیروهای امپراتوری رو تار و مار میکنن.
بعد از جنگ، دهکده عزاداره. کورا راز گذشتهش رو برای بقیه تعریف میکنه. تایتوس، ژنرال سابق، میگه که از قبل میدونسته. یه خبر شوکهکننده هم میده: پرنسس ایسا هنوز زنده است! اینجا دیگه همه تصمیم میگیرن برن دنبال ایسا و با بالیساریوس، اون ظالم اصلی، بجنگن.
حالا برسیم به حواشی و نقدها. خب، راستش رو بخوای، منتقدها خیلی با این فیلم مهربون نبودن. خیلیها گفتن که فیلمنامه ضعیفه، شخصیتها پرداخت درستی ندارن و کلاً فیلم حرف جدیدی برای گفتن نداره. بعضیها هم گفتن که فیلم خیلی کنده و حوصلهسربره. یه منتقد دیگه هم خیلی رک و راست گفته بود فیلم مثل صحنههای غیر جنسی تو فیلمهای پ*رن خستهکنندهست! خیلی تند رفت بنده خدا.
البته یه سریها هم بودن که از صحنههای اکشن آخر فیلم خوششون اومده بود و گفته بودن که نبردها هیجانانگیزه. ولی در کل، بازخوردها بیشتر منفی بود. نمرهش تو سایتهای معتبر مثل راتن تومیتوز و متاکریتیک هم خیلی پایین بود.
با این حال، مردم انگار خیلی بدشون نیومده. فیلم تو نتفلیکس خیلی پربیننده شد و چند هفتهای هم صدر جدول رو گرفت. البته آمار بینندهها نسبت به قسمت اول یه کم کمتر بود، ولی بازم نشون میده که خیلیا کنجکاو بودن ببینن ادامهی داستان چی میشه.
یه نکتهی جالب دیگه هم اینکه یه نسخهی کارگردان هم از فیلم قراره بیاد بیرون که درجهبندی R داره، یعنی خشونت و صحنههای بزرگسالانهش بیشتره. اسم این نسخه هم گذاشتن "فصل دوم: نفرین بخشش". بعضیها میگن این نسخه بهتر از نسخهی اصلیه، ولی باز هم نقدهای ضد و نقیضی داشته.
در مورد آیندهی ریبل مون هم باید بگم که انگار برنامهها خیلی بزرگتر از یه سهگانه بوده. نویسندهها گفتن که ممکنه تا شش تا فیلم هم از این دنیا ساخته بشه! زک اسنایدر هم گفته که هنوز معلوم نیست دقیقاً چند تا فیلم میشه، ولی بستگی داره هر قسمت رو یه فیلم کنن یا دو تا.
در کل، "ریبل مون: زخمزننده" فیلمیه که خیلیها رو ناامید کرد، ولی خب، باز هم خیلیا تماشاش کردن و انگار بیمیل نیستن قسمتهای بعدی رو هم ببینن. اگه دنبال یه فیلم فضایی پر زد و خورد و جلوههای ویژه هستی، شاید بدت نیاد، ولی اگه انتظار یه داستان خیلی قوی و شخصیتهای عمیق داری، ممکنه یه کم تو ذوقت بخوره. به نظر من ارزش یه بار دیدن رو داره، مخصوصاً اگه قسمت اول رو دیده باشی و بخوای ببینی آخرش چی میشه. ولی خب، شاهکار سینمایی نیست، اینو خیالت راحت باشه.